استاد آرام: ذهن زبان تنفس حياتي است. و اين زبان ذهن است كه در خصوص تأثيراتي كه بر جاي مانده است صحبتميكند. علم و آگاهي به اينكه "من هستم" صرفاً يك فكر نيست، بلكه مشاهدهگر و بررسي كننده دقيق افكار است. سري نيسارگاداتا ماهاراج واژه سانسكريت "چاكرا" معاني مختلفي دارد. يكي از معروفترين اين معاني كلمه "چرخ" ميباشد. اين ترجمه غلط نيست، لكن بيانگر تمامي مفهوم چاكرا نمي باشد. يك ترجمه بهتركه جنبهتوصيفي دارد، عبارت است از : "يك توده انرژي كه در حال حركت دوراني است." متون مقدس و سنتي يوگائياغلب چاكراها را بنام گلهاي نيلوفر با تعداد گلبرگهاي متفاوت كه هر كدام نشانگر حالت بخصوصي از آگاهي استتوصيف ميكنند. در امرشفا، چاكرا عبارت از مراكز توزيع پرانا ميباشد. راههاي فراواني جهت استفاده از چاكراها وجود دارد. هر لايه بدن يا ذهن جنبه بخصوصي از يك چاكرا رامينمايد. به بيان ديگر يك چاكرا را ميتوان از سطح فيزيكي، يا عاطفي و يا هر دو مورد بهره برداري قرار داد. از لحاظسنتي نيزمي توان از سطح معنوي، سطح انرژيائي يا سطح ذهني چاكراها را مورد استفاده قرارداد.
چاكراها نقاطي هستند كه انرژي پرانا وارد آنجا ميشود. بنابراين چاكراها نقاط انرژيكي بدن هستند. چاكراها از نظر فيزيولوژي و آناتومي پزشكي قابل رويت هستند. اما
وسائلي ساخته شده يا با استفاده از تكنيكهاي هاله بيني ميتوان بوجود چاكرا پي برد. چاكراها در سه اندازه ميباشند. چاكراهاي بزرگ با ابعاد 8 الي 12 سانتي متر، چاكراهاي كوچك با ابعاد نصف 6 الي 4 سانتي متر و چاكراهاي ريز به ابعاد 1 سانتي متر هستند. انرژي حيات، پرانا از چاكراها وارد بدن ميشوند و پس از اينكه انرژي از چاكراها وارد بدن شدن از كانالهاي انرژي به اندامها يا نقاط حساس بدن ميرسد. در بدن چاكراهاي متعددي وجود دارد كه بنابر موقعيت و نوع كاري كه انجام ميدهند نامهاي متفاوتي دارند. در اين مقاله سعي شده است چاكراها را از نظر اثرات فيزيكي مورد برسي قرار دهيم.
چاكراي قاعدهاي: چاكراي قاعدهاي در انتهاي استخوان دنبالچه است. اين چاكرا بر روي استخوان بندي و ماهيچهها تاثير دارد. نام ديگر چاكراي قاعدهاي، چاكراي ريشه است. چاكراي قاعدهاي از مهمترين چاكرا و ابتدايترين آنها است.
چاكراي جنسي: چاكراي جنسي بر روي اندامهاي جنسي و فعاليتهاي جنسي تاثير دارد. چاكراي جنسي بر روي كليهها و غدد فوق كليه تاثير دارد. همچنين چاكراي جنسي بر روي نازايي و ناباروري مثانه مؤثر است.
چاكراي نافي: چاكراي نافي بر روي جذب مواد غذايي و روده تاثير دارد. كسانيكه اختلال جذب دارند چاكراي نافي آسيب ديده است.
چاكراي منگمين: چاكراي منگمين پشت چاكراي نافي قرار دارد و بر روي فشار خون مؤثر است.
چاكراي شبكه خورشيدي: چاكراي شبكه خورشيدي در بسياري از افراد آلوده است زيرا استرس از چاكراي شبكه خورشيدي وارد بدن ميگردد.
چاكراي قلب: چاكراي قلب در وسط قفسه سينه قرار دارد و بر روي قلب و ريهها مؤثر است.
چاكراي گلو: چاكراي گلو بر روي تارهاي صوتي، تيروئيد مؤثر است.
چاكراي آجنا: چاكراي آجنا بر روي چشمةا و غده هيپوفيز مؤثر است و تمام چاكراها را كنترل ميكند.
چاكراي پيشاني: چاكراي پيشاني بر روي غده صنوبري مؤثر است و بر روي حافظه تاثير ميگذارد.
چاكراي تاج: چاكراي تاج در فرق سر قرار دارد و انرژي الهي از اين چاكرا وارد بدن ميگردد.
كتاب انرژي درماني مقدماتي، كنداليني و چاكراها، انرژي درماني پيشرفته، كريستال درماني، بدن جادويي و كتاب پرانا از استاد آرام شما را ميتواند در معرفي كامل چاكراها كمك كند.
چاكراها و روابط
چاكراهاي ما پيوسته انرژي دريافت و ارسال ميكنند، لذا ما گاه به صورت مثبت و گاه به صورت منفي بر ديگران اثر ميگذاريم و از آنها اثر ميپذيريم. جاي تعجب نيست كه بعضي افراد از ديگران دوري مي كنند.
اگر انرژيهاي شما قوي باشند، بر هر كسي كه در حضور شما قرار گيرد، اثر ميگذاريد. خصوصيات اين اثر به شرايط سيستم انرژي شخص ديگر بستگي دارد. كسي كه داراي انرژيهاي ضعيف است يا احساس خوبي ندارد ممكن است در حضور شما احساس حقارت كند، تحت تأثير قرار گيرد يا از حضور شما احساس خودباختگي كند. آن شخص همچنين ممكن است از شما نيرو و انرژي بگيرد. چنانچه، شخص ديگر هم داراي انرژيهاي قوي باشد، احتمالاً تعادل انرژي بهتري برقرار شده و رابطه متعادلتر ميگردد و هر دو احساس تعادل و برابري ميكنيد.
ما انرژي را عمدتاً از بازترين چاكراهاي خود تجربه ميكنيم. چنانچه، چاكراي جنسي شما بازترين چاكرا باشد در آن صورت، صرف نظر از هر چيزي كه از ديگران دريافت كنيد، شما آن را در سطح جنسي تجربه خواهيد كرد. نه تنها اين بلكه انرژي شخص ديگر هم عمدتاً از سطح جنسي خارج خواهد شد. اگر چاكراي قلب شما بازترين باشد، شما معمولاً زندگي را به صورت عشق تجربه خواهيد كرد.
انرژي دريافتي توسط چاكراهاي خيلي باز طحال يا ناف سبب واكنشهاي عاطفي خواهد شد. بعضي افراد اكثر انرژي را از طريق چشم سوم يا پنجم دريافت ميكنند، آنها با جهان عمدتاً در يك سطح ذهني ارتباط دارند. واكنشهاي غير منتظرة ديگران ناشي از اين فرآيند ”انسداد ناگهاني“ چاكرا ميباشد، در اين مورد بعداً بيشتر بحث خواهيم كرد. عكس اين موضوع هم صادق است، شما انرژيهاي نيرومند را از ديگران از طريق قويترين چاكرا دريافت ميكنيد. وقتي كه شما از يك واكنش قوي، نسبت به شخص ديگر آگاه ميشويد ولي آن واكنش را نميفهميد، سعي كنيد ناحيه يا چاكراي بدن خود، كه اين انرژي در آن شديدتر احساس ميشود را پيدا كنيد. اگر فكر ميكنيد واكنش انرژي شما نامناسب است آگاهانه انرژي را به يك ناحية چاكراي متفاوت (مانند قلب يا ابرو) انتقال دهيد.
وقتي كه دريافتيد كه انرژيهاي شما خيلي شديد و قوي هستند بدن خود را كشش دهيد و نفس عميق بكشيد. با اين كار الگوي استرس خرد ميشود و رواني جريان انرژي افزايش مييابد. راه ديگر براي دستيابي به تعادل، بيرون فرستادن انرژي از پاها و بالاي سر ميباشد. رقصيدن، انرژي را در سراسر بدن تعادل ميبخشد و بنابراين وقتي كه ناحية پاها دچار گرفتگي يا بسته باشد، روش خوبي براي آزادسازي انرژي است، رقصيدن همچنين ميتواند به عنوان مقدمهاي براي مديتيشن يا كار فشردة ذهني استفاده شود.
چاكراها گردابهايي هستند كه انرژي از طريق آنها به بدن وارد و از آن خارج ميشود. وقتي كه رشد يافته باشند، به صورت يك چرخ ميگردند. در بيشتر مباحث مربوط به چاكراها از هفت چاكراي اصلي صحبت ميشود ولي ما عملاً صدها چاكرا داريم كه در سراسر بدنمان جاي گرفتهاند. هر نقطة طب سوزني و acupressure يك گرداب انرژي و بنابراين يك چاكرا است. انرژيي كه اين گردابها را به كار مياندازد از چند منبع ميآيد كه يكي از آنها كنداليني يا انرژي تكاملي ما و ديگري نيروي روحاني نهفته در وجود ما ميباشد. اين انرژيها از درون بدن ميآيند و از چاكراها تراوش ميكنند.
چاكراها انرژي هم دريافت ميكنند. ما از افراد پيرامونمان ناخودآگاه، يا آگاهانه انرژي دريافت كنيم. وقتي كه انرژي ما به وسيلة ديگران جذب ميشود ما در يك چاكراي خاص احساس ربوده شدن مي كنيم. وقتي كه انرژي دريافت ميكنيم احساس مي كنيم زير بارش شديدي از انرژي قرار ميگيريم. انرژي روحاني يا پرانا و ديگر انرژيها همگي پيرامون ما هستند (ما در اقيانوسي از انرژي به سر ميبريم). انرژيها مي توانند از مراكز چاكرا در بدنمان جريان يابند.
افرادي كه رشد تكاملي آنها كمتري دارند معمولاً انرژي بيشتري نسبت به آنچه ارسال ميكنند دريافت مينمايند. آنها ممكن است به هنگام ضعف يا بيماري از آدمهاي سرزندهتر و رشديافتهتر كسب انرژي كنند. آنهايي كه احساس ضعف ميكنند و تصور پاييني نسبت به خود دارند به شدت تحت تأثير انرژيهاي ديگران قرار مي گيرند و عملاً جذب ديگران مي شوند در هر دو حال به آنها جذبكننده (مكنده) گفته ميشود. اين نام از چند نظر صحيح نيست كه عمل جذب انرژي از ديگران ممكن است در شفايابي و كسب قدرت كافي براي ادامة حيات سودمند باشد، اگر انسان بتواند به كساني كه انرژي نياز دارند انرژي دهد، كاري بسيار عالي انجام داده است. بخشيدن، قسمتي از عمل ما هنگام عيادت از بيماران يا دوستان افسرده است. ما انرژي را از چاكراهاي خود به چاكراهاي آنها ميبخشيم تا كمكشان كنيم.
چاكراها نقاطي هستند كه انرژي پرانا وارد آنجا ميشود. بنابراين چاكراها نقاط انرژيكي بدن هستند. چاكراها از نظر فيزيولوژي و آناتومي پزشكي قابل رويت هستند. اما
وسائلي ساخته شده يا با استفاده از تكنيكهاي هاله بيني ميتوان بوجود چاكرا پي برد. چاكراها در سه اندازه ميباشند. چاكراهاي بزرگ با ابعاد 8 الي 12 سانتي متر، چاكراهاي كوچك با ابعاد نصف 6 الي 4 سانتي متر و چاكراهاي ريز به ابعاد 1 سانتي متر هستند. انرژي حيات، پرانا از چاكراها وارد بدن ميشوند و پس از اينكه انرژي از چاكراها وارد بدن شدن از كانالهاي انرژي به اندامها يا نقاط حساس بدن ميرسد. در بدن چاكراهاي متعددي وجود دارد كه بنابر موقعيت و نوع كاري كه انجام ميدهند نامهاي متفاوتي دارند. در اين مقاله سعي شده است چاكراها را از نظر اثرات فيزيكي مورد برسي قرار دهيم.
چاكراي قاعدهاي: چاكراي قاعدهاي در انتهاي استخوان دنبالچه است. اين چاكرا بر روي استخوان بندي و ماهيچهها تاثير دارد. نام ديگر چاكراي قاعدهاي، چاكراي ريشه است. چاكراي قاعدهاي از مهمترين چاكرا و ابتدايترين آنها است.
چاكراي جنسي: چاكراي جنسي بر روي اندامهاي جنسي و فعاليتهاي جنسي تاثير دارد. چاكراي جنسي بر روي كليهها و غدد فوق كليه تاثير دارد. همچنين چاكراي جنسي بر روي نازايي و ناباروري مثانه مؤثر است.
چاكراي نافي: چاكراي نافي بر روي جذب مواد غذايي و روده تاثير دارد. كسانيكه اختلال جذب دارند چاكراي نافي آسيب ديده است.
چاكراي منگمين: چاكراي منگمين پشت چاكراي نافي قرار دارد و بر روي فشار خون مؤثر است.
چاكراي شبكه خورشيدي: چاكراي شبكه خورشيدي در بسياري از افراد آلوده است زيرا استرس از چاكراي شبكه خورشيدي وارد بدن ميگردد.
چاكراي قلب: چاكراي قلب در وسط قفسه سينه قرار دارد و بر روي قلب و ريهها مؤثر است.
چاكراي گلو: چاكراي گلو بر روي تارهاي صوتي، تيروئيد مؤثر است.
چاكراي آجنا: چاكراي آجنا بر روي چشمةا و غده هيپوفيز مؤثر است و تمام چاكراها را كنترل ميكند.
چاكراي پيشاني: چاكراي پيشاني بر روي غده صنوبري مؤثر است و بر روي حافظه تاثير ميگذارد.
چاكراي تاج: چاكراي تاج در فرق سر قرار دارد و انرژي الهي از اين چاكرا وارد بدن ميگردد.
كتاب انرژي درماني مقدماتي، كنداليني و چاكراها، انرژي درماني پيشرفته، كريستال درماني، بدن جادويي و كتاب پرانا از استاد آرام شما را ميتواند در معرفي كامل چاكراها كمك كند.
چاكراها و روابط
چاكراهاي ما پيوسته انرژي دريافت و ارسال ميكنند، لذا ما گاه به صورت مثبت و گاه به صورت منفي بر ديگران اثر ميگذاريم و از آنها اثر ميپذيريم. جاي تعجب نيست كه بعضي افراد از ديگران دوري مي كنند.
اگر انرژيهاي شما قوي باشند، بر هر كسي كه در حضور شما قرار گيرد، اثر ميگذاريد. خصوصيات اين اثر به شرايط سيستم انرژي شخص ديگر بستگي دارد. كسي كه داراي انرژيهاي ضعيف است يا احساس خوبي ندارد ممكن است در حضور شما احساس حقارت كند، تحت تأثير قرار گيرد يا از حضور شما احساس خودباختگي كند. آن شخص همچنين ممكن است از شما نيرو و انرژي بگيرد. چنانچه، شخص ديگر هم داراي انرژيهاي قوي باشد، احتمالاً تعادل انرژي بهتري برقرار شده و رابطه متعادلتر ميگردد و هر دو احساس تعادل و برابري ميكنيد.
ما انرژي را عمدتاً از بازترين چاكراهاي خود تجربه ميكنيم. چنانچه، چاكراي جنسي شما بازترين چاكرا باشد در آن صورت، صرف نظر از هر چيزي كه از ديگران دريافت كنيد، شما آن را در سطح جنسي تجربه خواهيد كرد. نه تنها اين بلكه انرژي شخص ديگر هم عمدتاً از سطح جنسي خارج خواهد شد. اگر چاكراي قلب شما بازترين باشد، شما معمولاً زندگي را به صورت عشق تجربه خواهيد كرد.
انرژي دريافتي توسط چاكراهاي خيلي باز طحال يا ناف سبب واكنشهاي عاطفي خواهد شد. بعضي افراد اكثر انرژي را از طريق چشم سوم يا پنجم دريافت ميكنند، آنها با جهان عمدتاً در يك سطح ذهني ارتباط دارند. واكنشهاي غير منتظرة ديگران ناشي از اين فرآيند ”انسداد ناگهاني“ چاكرا ميباشد، در اين مورد بعداً بيشتر بحث خواهيم كرد. عكس اين موضوع هم صادق است، شما انرژيهاي نيرومند را از ديگران از طريق قويترين چاكرا دريافت ميكنيد. وقتي كه شما از يك واكنش قوي، نسبت به شخص ديگر آگاه ميشويد ولي آن واكنش را نميفهميد، سعي كنيد ناحيه يا چاكراي بدن خود، كه اين انرژي در آن شديدتر احساس ميشود را پيدا كنيد. اگر فكر ميكنيد واكنش انرژي شما نامناسب است آگاهانه انرژي را به يك ناحية چاكراي متفاوت (مانند قلب يا ابرو) انتقال دهيد.
وقتي كه دريافتيد كه انرژيهاي شما خيلي شديد و قوي هستند بدن خود را كشش دهيد و نفس عميق بكشيد. با اين كار الگوي استرس خرد ميشود و رواني جريان انرژي افزايش مييابد. راه ديگر براي دستيابي به تعادل، بيرون فرستادن انرژي از پاها و بالاي سر ميباشد. رقصيدن، انرژي را در سراسر بدن تعادل ميبخشد و بنابراين وقتي كه ناحية پاها دچار گرفتگي يا بسته باشد، روش خوبي براي آزادسازي انرژي است، رقصيدن همچنين ميتواند به عنوان مقدمهاي براي مديتيشن يا كار فشردة ذهني استفاده شود.
چاكراها گردابهايي هستند كه انرژي از طريق آنها به بدن وارد و از آن خارج ميشود. وقتي كه رشد يافته باشند، به صورت يك چرخ ميگردند. در بيشتر مباحث مربوط به چاكراها از هفت چاكراي اصلي صحبت ميشود ولي ما عملاً صدها چاكرا داريم كه در سراسر بدنمان جاي گرفتهاند. هر نقطة طب سوزني و acupressure يك گرداب انرژي و بنابراين يك چاكرا است. انرژيي كه اين گردابها را به كار مياندازد از چند منبع ميآيد كه يكي از آنها كنداليني يا انرژي تكاملي ما و ديگري نيروي روحاني نهفته در وجود ما ميباشد. اين انرژيها از درون بدن ميآيند و از چاكراها تراوش ميكنند.
چاكراها انرژي هم دريافت ميكنند. ما از افراد پيرامونمان ناخودآگاه، يا آگاهانه انرژي دريافت كنيم. وقتي كه انرژي ما به وسيلة ديگران جذب ميشود ما در يك چاكراي خاص احساس ربوده شدن مي كنيم. وقتي كه انرژي دريافت ميكنيم احساس مي كنيم زير بارش شديدي از انرژي قرار ميگيريم. انرژي روحاني يا پرانا و ديگر انرژيها همگي پيرامون ما هستند (ما در اقيانوسي از انرژي به سر ميبريم). انرژيها مي توانند از مراكز چاكرا در بدنمان جريان يابند.
افرادي كه رشد تكاملي آنها كمتري دارند معمولاً انرژي بيشتري نسبت به آنچه ارسال ميكنند دريافت مينمايند. آنها ممكن است به هنگام ضعف يا بيماري از آدمهاي سرزندهتر و رشديافتهتر كسب انرژي كنند. آنهايي كه احساس ضعف ميكنند و تصور پاييني نسبت به خود دارند به شدت تحت تأثير انرژيهاي ديگران قرار مي گيرند و عملاً جذب ديگران مي شوند در هر دو حال به آنها جذبكننده (مكنده) گفته ميشود. اين نام از چند نظر صحيح نيست كه عمل جذب انرژي از ديگران ممكن است در شفايابي و كسب قدرت كافي براي ادامة حيات سودمند باشد، اگر انسان بتواند به كساني كه انرژي نياز دارند انرژي دهد، كاري بسيار عالي انجام داده است. بخشيدن، قسمتي از عمل ما هنگام عيادت از بيماران يا دوستان افسرده است. ما انرژي را از چاكراهاي خود به چاكراهاي آنها ميبخشيم تا كمكشان كنيم.